*حمله به ارزشهای اخلاقی فردی و اجتماعی کافی است نگاهی کوتاه البته عمیق به برنامهها و فیلمهای این شبکه داشته باشیم. درتمام آنها موضوعاتی مانند روابط آزاد بین دختران وپسران، بحث عدم پایبندی به خانواده وخیانت بین زوجین و به کار بردن کلمات غیرمعقول و زشت موضوعی مشترک است وتمام سریالها قالب فرهنگی مشترکی دارند وکاملاً مبتذل وبی محتوا وتخریبگر است.
به عنوان مثال سریال ویکتوریا یکی از سریالهایی بود که تا چند وقت پیش از این شبکه پخش میشد ودراین بین مخاطبانی هم به دست آورده بود. دراین سریال با تمام توان تلاش شده بود که خیانت بین زوجین را یک امر عادی نشان دهد وحتی این موضوع را برای آنها به خصوص زنان یک حق نشان دهد به گونهای که شخصیت اصلی زن داستان درکنار همسر خود با یک پسر جوانتر از خود هم ارتباط برقرار میکند واین موضوع درسریال بسیار عادی دیده میشود. یا درسریال دیگر آن "سم سون " داستان فیلم تلاش دارد که روابط آزاد بین دختران وپسران را کاملاً طبیعی نشان دهد و به گونهای قبح آن را از بین ببرد یا درسریال جدیدتر آن "دارما وگریگ " که سریال کمدی است کلمات و دیالوگهایی به کار برده میشود که به قدری زشت وهنجارشکن است که درفضای خانواده ایرانی غیر قابل پذیرش است، شوخیهای بسیار زشت و حرفهای نامعقول بین زوج سریال کاملاً نشاندهنده بیمحتوایی این سریال است که سعی دارد این نوع ادبیات را ترویج دهد. یا در سریالهای دیگر این شبکه مانند "همسر من بینظیره "، "شب به شب "، "خواهر دوست داشتنی من " و "مونس و مونس " تمام موضوعات ورفتارهای زشت وصحنههای محرک تکرار میشود وحتی در بعضی اوقات در سریالهای آن موضوعاتی مانند خیانت را به عنوان عشق به خورد مخاطب میدهد یا با عنوان اینکه برای زندگی دونفره حتماً نباید با هم ازدواج کرد سعی میکند روابط آزاد را گسترش دهد.
جالب اینجاست که به نام حقوق زنان دراین سریالها و با عنوان اینکه زنان همیشه مورد ظلم واقع میشوند بدترین استفادهها و ابزاریترین نگاهها در این سریال به زنان صورت میگیرد به گونهای که درتمام آنها زنان به نام عشق خود را در اختیار دیگران قرار میدهند ومعلوم هم نیست که چرا فمینیستهایی که گوش همه را با نام ظلم به زنان کر کردهاند درمقابل این گونه سریالها وفیلمها سکوت میکنند.
*مخاطب صدای آژیر این هشدار کیست؟ اما موضوعی که در این بین بسیار مورد توجه است وباید بیش از همه چیزهای دیگر به آن توجه شود وبرای آن راهکار اندیشیده شود بحث تاثیر این شبکه ومحتویات آن بر جامعه ما و خانواده و به خصوص نسل جوان وساختار فرهنگی آنهاست. ما باید به این موضوع توجه داشته باشیم هنگامی که تمام موضوعات و محتویات این شبکه به صورت شبانهروزی درقالب سریالهای مختلف تکرار میشود که ممکن است روی فرهنگ رفتاری جامعه تاثیرات جبران ناپذیری برجای گذارد. آیا دراین بین خانوادهها به این اثرات آگاهی دارند؟ آیا به این موضوع فکر کردهاند هنگامی که جوانان آنها پیامهای این شبکه را در قالب سریالهای مختلف دریافت میکنند چه برداشتی از آن خواهند کرد؟ اگر به این موضوع نگاهی عمیق داشته باشیم میبینیم که ترویج مسائلی مانند رابطه نامشروع و آزاد که در این شبکه کاملاً عادی نشان داده میشود میتواند چه خطراتی برای بنیانهای خانواده در جامعه داشته باشد. در واقع نکته اساسی این جاست که تمام سعی این برنامهها این است که زیر پاگذاشتن همین حریمهای اخلاقی را عادی جلوه دهد وبه نوعی آن را ملکه ذهن مخاطب کند و برای او این موضوع را یک روال عادی رفتاری نشان دهد.
*عادی سازی نابهنجاریها کافیاست کمی به تکنیکهای به کار برده شده دراین شبکه نگاه کنیم آنگاه به عادیسازی ناهنجاریها وهنجارشکنیها پیخواهیم برد. درتمام طول فعالیت چند ماهه این شبکه از یک تکنیک استفاده شده و آن بمباران تصویری ذهن بیننده والقای پیام هر چند بیمحتوای خود است به گونهای که با نشان دادن سریالهای روتین با دوبلهای بسیار ضعیف و ابتدایی سعی دارد پیامهای ضدفرهنگی خودرا با ریتمی منظم جزء زندگی روزمره خانوادههای ما قرار دهد وطبیعی است هنگامی که مخاطب توجهش به آن جلب شود آرام آرام پیامهای آن را میپذیرد، به عنوان مثال جوان جامعه ما هنگامی که در این شبکه به جای ازدواج وتشکیل خانواده رابطه آزاد تحویل او داده میشود آرام آرام سیگنالهای تصویری آن را در ذهن میپذیرد و ممکن است به سمت این رابطه سوق داده شود وآنگاه درصورت فراگیر شدن این موضوع سرنوشت جامعه مشخص خواهد بود یا اگر با ترویج خیانت نشان داده شده دراین شبکه و بسیاری از شبکههای دیگرپایههای اخلاقی خانواده متزلزل شود مشکل بیبنیانی جامعه، مشکلی که غرب با آن درگیر است جامعه ما را هم اسیر خواهد کرد، باید دقت داشته باشیم که این موضوع برای یک جامعه درصورت آسیب پذیرفتن از طرف این نوع موضوعات ضداخلاقی علاوه برهنجارشکنیهای اخلاقی تبعاتی چون دوگانگی افکار و تضاد رفتار را به دنبال خواهد داشت که بسیار خطرناک وهشدار دهنده است.
*این شبکهها کجا را نشانه گرفتهاند؟
هنگامی که دراین شبکهها روابط آزاد ترویج شده و دقیقاً مخالف اصول اخلاق اسلامی رفتار میشود درصورت عدم آگاهی واطلاعرسانی ومبارزه صحیح جامعه ما دچار تضاد باور میشود و به دنبال این، باید منتظر سست شدن حریمها وقوانین دینی ورعایت آن درجامعه باشیم که به این ترتیب میتوان شاهد پدیدههای خطرناکی چون دین گریزی یا دین فراموشی باشیم. البته باید به این موضوع هم توجه کنیم که جامعه مذهبی ما به دلیل پیوندهای محکم اخلاقی و ایدئولوژیکی که دارد به راحتی تسلیم این هجمههای ضد فرهنگی نخواهد شد اما بایدهمیشه به فکر پیشگیری بود و از راههای گوناگون هم به محکم کردن پایههای اخلاقی جامعه بپردازیم. باید با این هجمهها مبارزه کرد.
مبارزهای که باید براساس اصول صحیح ومهندسی فرهنگی و متدهای جدید جنگ نرم صورت پذیرد تا هم سرمایهگذاری به درستی صورت پذیرد وهم پاسخ دلخواه از آن بهدست آید و این کار باید هر چه سریعتر انجام پذیرد. نباید منتظر ماند تا شبکهای مانند "فارسیوان " و دیگر شبکههایی با این مضامین به انحراف جامعه ما بپردازند وجوانان جامعه را که سرمایهای اجتماعی هستند مشغول کارهای بیهوده وانحراف برانگیز کنند که علاوه براینکه انحراف برانگیز است باعث میشود که ذهن آنها درتسخیر مسائل غیر اخلاقی و مبتذل و اروتیک و جنسی که در این شبکه و دیگر شبکهها نشان داده میشود قرار گیرد و در این صورت دیگر نباید از آنها انتظار کارسازنده وخلاق داشت چرا که این شبکه با ایجاد نیاز جنسی کاذب وبه نوعی تحریک روانی آنها باعث میشود که جامعه وجوانان به دنبال برآوردن این غرایز کاذب باشند ویکی از این راههای انحرافی وبسیار خطرناک رابطه آزاد است که این شبکهها درپی ترویج آن هستند واین پیامدهای وحشتناکی درهمه ابعاد خواهد داشت یا مسائل دیگری مانند خودارضایی و یا بیماریهای روانی بسیار خطرناک است (اگر دراینجا در این مورد بسیار صریح صحبت میکنیم تنها به این دلیل است که احساس شده که اطلاعرسانی وروشنگری باید صریح و بیپرده باشد).
حال سؤال اینجاست که آیا والدین درخانوادهها مایلند که سرمایههای آنها یعنی جوانانشان به این سمت کشیده شوند؟قطعاً پاسخ منفی است اما آنها باید آگاه باشند که با ایجاد شرایط تماشای این سریالها راه را برای اینگونه انحرافات بازمیگذارند و اکثریت آنها پس از ابتلای به مشکل فرهنگی واخلاقی به فکر حل آن میافتند که دیگر دیر شده است.
اما به واقع راه حل اصلی چیست؟ راهحلی که بتوان با این موضوع وبالاخص پیامهای ضدفرهنگی شبکههایی مانند "فارسیوان " مبارزه کرد. نباید فراموش کنیم که جنگ نرم چه برای حمله و چه برای دفاع اصول خود را دارد که باید براساس آنها رفتار کرد. دراین موضوع هم این مطلب عیناً صادق است و باید چند جانبه بررسی شود و راههای مبارزه از چند طرف تبیین شده و مدنظر قرار گیرد.
باید دست به کار شویم
از بعد مبارزه مستقیم که یکی از ارکان اصلی دفاع از حوزه جنگ نرم است باید پاسخی مستقیم به آن داده شود یعنی به عنوان مثال اگر "فارسیوان " سریالها و فیلمهای مبتذل را وسیلهای برای سرگرمی وتخریب فرهنگی قرار داده ما با فیلمها وسریالهایی پرمحتوا و جذاب از انحراف مخاطب جلوگیری کنیم یا با میزگردهای فرهنگی درباره خود این شبکه در رسانه ملی خیلی صریح و بیپرده برای خانواده به خصوص والدین تبعات آن را به آنان هشدار دهیم تا آنها بدانند چه مسائل پنهانی در نمایش سریالهای آن وجود دارد چرا که بسیاری از خانوادهها ناآگاهانه نه تنها از آن ممانعت نمیکنند بلکه متأسفانه با فرزندان خود به تماشای آن میپردازند که این موضوع باعث از بین رفتن حریمهای اخلاقی در خانواده میشود که آغاز گر یک انحراف بزرگ است چرا که اگر چنین موضوعی اتفاق افتد حرفهای والدین دیگر بازدارندگی خود را برای فرزندان از دست خواهد داد چرا که فرزندان نمیتوانند باور کنند درحالی که والدین آنها به تماشای آن میپردازند آنها را از انحراف منع میکنند.
همچنین دربعد سیاستگذاریهای کلان، دولت وخانوادهها باید به این نکته توجه کنند که یکی از راهحلهای اساسی جلوگیری از این انحرافات ایجاد شرایط آسان برای ازدواج است که درچند سال اخیر به دلیل توقعات بیجا به تدریج درحال تبدیل شدن به بحران است که درآینده به آن خواهیم پرداخت، به واقع اگر این رویه ادامه پیدا کند شرایطی پیش خواهد آمد که بهترین موقعیت برای سوء استفاده شبکههایی همچون "فارسیوان " از عواطف و غرایز جوانان ما وبه تباهی کشاندن آنهاست، چرا که هنگامی که بنیان خانواده با این سختگیریها درامر ازدواج تشکیل نشود آن موقع باید منتظر این موضوع باشیم که شبکهای چون "فارسیوان " با الگوسازی فساد درجامعه باعث بحرانهای اجتماعی شود.
به واقع شبکههایی همچون "فارسیوان " هیچگاه موفق نخواهند شد به فرهنگ بومی و بسیار محکم ما ضربهای وارد کنند مگر اینکه شکافی در این فرهنگ پیدا شود که آنها سعی کنند تا با ابزار آلات رسانهای خود به صورت تخریبگرایانهای این شکاف یا خلأ را پر کنند، نکته قابل توجه اینجاست که جامعه ما هم مانند بسیاری جوامع دیگر مشکلاتی دارد اما مسأله مورد نظر این است که ما باید پیش دستی کرده و زودتر از بیگانگان سوء استفادهگری همچون "فارسیوان " که تنها یک نمونه از آنهاست به این خلأها پی برده و راهحل مناسبی برای آن پیدا کنیم درغیر این صورت باید منتظر باشیم تا ابزارهایی مانند "فارسیوان " با بمباران تصویری ذهن جوانان وجامعه ما این خلأها را پیدا کرده و از آن به عنوان راهی برای ضربه زدن استفاده کنند، به واقع نباید بیش از این اجازه داد شبکههایی مانند "فارسیوان " در داخل خانهها نفوذ کرده و فرهنگ مورد نظر خودرا درفضای خانه ایرانی جایگزین کنند فرهنگی که کپی برابر اصل فرهنگ وارداتی غرب است که درتعارض کامل با فرهنگ اسلامی است. کافی است کمی به پیامهای آن دقت کنیم آنگاه به این تعارض وتضاد عمیق پی خواهیم برد، به عنوان مثال تشویق روابط آزاد واختلاط درروابط پسران و دختران و یا خیانت که دراین شبکه به آسانی به نمایش گذاشته میشود کاملاً درتضاد با دستورات دینی ماست که نتیجه این تضاد را نباید نادیده گرفت چرا که این تضاد اثرات مثبت فرامین دینی را از بین خواهد برد وبه این ترتیب دیگر نمیتوان انتظار یک جامعه دینی را داشت که درآن بزرگترین بخش از جامعه ما یعنی جوانان ما به این فرامین توجه کنند.
به واقع هدف ما در اینجا هشداری جدی است که درصورت عدم توجه به آن باید شاهد استحاله فرهنگی جامعه باشیم. باید هر چه سریعتر راهکار مناسبی برای آن اندیشیده شود.